عالَمی دگر... | ||
عفت پیشگی و کنترل شهوت از عوامل عاقبت بخیری و سعادت دنیا و آخرت میباشد که در اوضاع کنونی جامعه، رسیدن به آن قد ری مشکل گردیده است و راه فساد و تباهی بسیاری را فراهم نموده است. برای کنترل این قوه راه هایی وجود دارد که در یک سلسله نوشتارها به آن اشاره میگردد.
پاکدامنی:فصل اول(هویت شناسی) حافظ شیرین سخن، چنین میگوید: شاه خوبانی و منظور گدایان شدهای قدر این مرتبه نشناختهای یعنی چه؟!! حافظ، سخن از کدام مرتبه میگوید؟ این قدر و مرتبه کدامین جایگاهست که من ارزش آن را ندانستهام؟ جایگاه انسانیت. آری من انسانم، اشرف مخلوقات حق تعالی. من همان انسانیم که خداوند، ملائکه را مأمور به سجده بر من کرد. انسانی که خلق شده است تا به مقام خلیفه اللهی برسد. مقام خلیفه اللهی، یعنی اینکه من جانشین خدا بشوم در روی زمین!!! منزلتی که اگر به طور صحیح آن را بشناسم و به امور نفسانی و قوای طبیعی مشغولش نسازم، نه آنکه میتوانم در اشیا بزرگ تصرف کنم، بلکه قدرت بر خلق آنها نیز پیدا خواهم نمود. اما افسوس و صد افسوس که هویت انسانی خویش را گم کردهام، و گمان نمودهام که من همین بدن مادی کوچک میباشم و از عالم بزرگ و شگفت انگیزی که در درون من پیچیده شده است غافل شدهام. پس باید بیدار شد و به حساب نفس خود پرداخت، قبل از آنکه بخواهند با مرگ ما را بیدار کنند و در محکمه عدل الهی به حساب ما برسند. باید هویت انسانی خویش را باز یابم و بدانم، من غیر از چهارپایانی هستم، که هدف و همتی جز برای شکم و شهوت خویش ندارند. من انسانم، نه یک حیوانی که در این دنیا ظاهراً کاری جز خوردن و خوابیدن و مردن، ندارد. باید هویت انسانی خویش را باز یابم. باید بدانم خداوند این افتخار را به من داده است، که روح مخصوص خویش را در من دمیده و فطرت پاک الهی را در من به ودیعه گذاشته است. تا به حال چندین بار این آیه را در قرآن و یا اعلامیههای مرگ افراد خواندهای؟ « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون». اصل و ریشه انسان را خود خداوند معرفی کرده است و مقصد بازگشت ما را نیز خود خداوند میداند. جای دیگر تو را حامل امانتی میداند که آسمانها و زمین از حمل آن سر باز زدند و تو افتخار حمل این امانت را پیدا نمودی؛ یعنی صاحب عقل و نور ولایت شدی. اینها «نمی» از «یم» افتخارات انسان است. حال کسی که مقام و منزلت آدمیت را بشناسد و به هویت انسانی دست یابد، آیا حاضر میشود که هزاران خاری و خفت را به جان بخرد، تا با بهرهای ناچیز از دنیای کثیف شهوترانی، تمام مقام و منزلت خویش را از بین ببرد؟ آنها که غرق در دنیای شهوت شدهاند، کسانیاند که تمام این ارزشها را فراموش کردهاند و در کنار شیر و گرگ و سگ و روباه صفتان، به خوک بودن اکتفا نمودهاند و شهوت شکم و دامن را تمام هم و غم خویش قرار دادهاند. و چقدر کوچکند اینگونه افراد!!! با یک نگاه دلشان میلرزد و با یک اشاره ایمانشان فرو میریزد. معنویات عرشی را فراموش کردهاند و آلودگیهای فرشی را برنامه زندگیشان کردهاند. هر سخن که میگویند و هر سخن که میشنوند، هر چند در معنویات باشد، بوی شهوت از آن استشمام میکنند و به هر مکان مقدس و غیر مقدسی میروند، جز شهوت و شهوترانی به چیز دیگری فکر نمیکنند.
[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 12:14 عصر ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |